انسان عاشق زیبایی آفریده شده و عاشقان زیبایی ها همواره برای لذت بردن از گردش، مناطق و مناظر طبیعی و تاریخی کم نظیر را برای تفریح انتخاب می کنند.
ارس سرزمینی مقدس با پیشینه تاریخی معلوم برای ایرانیان است. گردش در منطقه ای که سراسر آن جذابیت های طبیعی و تاریخی را در خود به همراه دارد، خاطره ای به یاد ماندنی را برای گردشگران رقم می زند.
گردش در این منطقه زیبا بسیار آسان و کم هزینه است. ما گردش را از کلیسای ننه مریم آغاز کرده و در آخرین جاذبه گردشگری منطقه آزاد ارس یعنی قلعه آوارسین به اتمام می رسانیم. اکنون در قسمت سوم سفرنامه، بعد از گذر از کلیساهای ننه مریم، سنت استپانوس و چوپان که آثار ثبت جهانی یونسکو هستند و بعد از استراحتی کوتاه در کاروانسرای خواجه نظر عباسی قصد گردش در دیگر اثر تاریخی بازمانده از زمان صفویان داریم.
میگویند خلقت بشر و طوفان نوح در آذربایجان روی داده است و بهشت ما بین چهار رودخانه قرار گرفته است که ارس یا آراز یکی از آنها است. بر روی این رود در ظاهر آرام پنج پل احداث شده بوده است.
پل ضياءالملك
طبق نقشه ای که از روابط عمومی و بین الملل منطقه آزاد ارس تهیه کردیم و شواهد عینی خودمان پل ضياءالملك در حدود یک کیلومتری كاروانسراي خواجه نظر عباسي بر رودخانه مرزي ارس ساخته شده كه امروزه قسمت هایی از آن باقی مانده است.
اين پل در قسمت جنوب شرقي یک پاسگاه انتظامي در جنوب دهكده قديمي جلفا كه اينك در خاك شوروي سابق و نخجوان امروز قراردارد، بر رويرود خانه ارس ساخته شدهاست. پل ضياءالملك نیز از يادگارهاي شاه عباس صفوي می باشد که در زمره بناهاي عام المنفعه وی بوده است. شاه عباس صفويتعداد زيادي از آنها را در هر گوشه ای از ايران به يادگار نهاده است.
البته ناگفته نماند تاریخ بنای اولیه این پل را قبل از میلاد و زمان اوراتوها بیان می کنند که طی سالیان به خاطر قشون کشی های مختلف تخریب و دوباره به دلیل نیاز حاکمان وقت بازسازی شده است.
قسمتي از اين پل در خاك جمهوری خود مختار نخجوان و قسمتي در خاك ايران قراردارد. پايهجنوبي آن از سنگهاي تراش دار بناشده و ارتفاع آن از سطح رودخانه در حدود ده متر و قطر آن 6.5 (شش و نیم)متر است. قسمتي از زاويه جنوبي پل كه در خاك ايران قراردارد نشان ميدهد پل عريض بوده و عرض آن تقریباً هشت متر بوده است.
پل ضياءالملك از ديدگاه مورخين و جهانگردان
مستوفي قزويني مورخ و جغرافيدان اسلامي معتقد است پل ضياالملك در حدود گرگر بر روي رود ارس احداث شده است. در كتاب نزههالقلوب مستوفي آمده است که گرگر قصبهاي است حاصلش غله ، پنبه ، و انگور و ميوه ميباشد، و در حدود آن ضياءالملك نخجواني پلي بر روي ارس ساخته و از جمله كبار ابنيه است.
محمد تقيخان متخلص به حكيم از رجال عهد ناصري در كتاب گنج دانش به توصيف اين پلميپردازد و می گوید: مكرر در سنوات بر روي آن رود (ارس) به معبر جلفا پل ساختهاند و معدوم گرديده در زماني كهعساكر سلطان صاحبقران امير تيمور گوركاني از پل جلفا عبور نمودهاند پل معتبري كه با بينش ضياءالملك نامي بوده بسيار معتبر و برقرار و عابرين را نيكو رهگذري بوده و در سنه هفتصدوهشتاد و هشت لشكريانش از آن معبر گذشت.
در ظفرنامه تيموري نگاشته شرفالدين در شرح آن جا چنين نگاشته شده که پل ضياءالملك در جولاهه(جلفا) قنظرهاي است كه در زير طاق آبگون گردون و آسمان بوقلمون طاق وبيهمتا افتاده و كسي نظير آن در جهان نديده و نشان نداده، چه در ولايت نخجوان به قرب قريه جولاهه كه در آنجاها از دامنه كوهي ميگذرد، پلي از سنگ تراشيده در غايت استواري و استحكام و نهايتهمواري و نظام ، به نوعي ساخته و پرداخته كه مهندس عقل و ادراك از مشاهده آن حيران ميماند.
و از جمله دو طاق آن چنان عالي و وسيع افتاده كه عرض يكي شصت ذرع بل زياد ميباشد و ديگري كه قدري تنگتر است در وقت بيآبي به تحقيق رسيده پنجاه و پنج گز شرعي بود و هنگام طغيان آب ، سيل از طاق بزرگتر كه وصل به كوه است ميگذرد و فراز آن چنان به كوه پيوسته كه زير آن خالي مانده كاروانسرايي ساختهاند و هر طرف پل دروازه از سنگ برآوردهاند و به غايت مرغوب و نهايت خوببرافروختهاند.
شاردن سياح فرانسوي در سفرنامه خود پل ضياءالملك را بدين گونه توصيف نموده: بر روي اين رودخانه(ارس) در جلفا و نقاط ديگر چندين بار پل بستهاند و علي رغم استحكام وعظمت آنها، چنان كه از طاق و چشمههاي آن كاملا نمودار است از چشمهها در مقابل فشار و جرياننهر دوام نياوردهاند.
موريس دوكوتز بوئه سياح فرانسوي در سفرنامه خود پل جلفا را بدين گونه توصيف نمود: چيزي كه از شهر جلفا باقي مانده بود يك پل سنگي، يك برج محقر و يك قبرستان خيلي وسيع بود. وی ميگويد: پل ضياءالملك بر روي رودخانه ارس كه قوس بوده و تاريخ ساختمان اين قوس به قرن هشتم هجرياست اين پل تمام از سنگ ساخته شده است.
شرفالدين علي يزدي كه در اواخر قرن هشتم (786هجري) همراه امير تيمور گوركاني از روي اين پل (ضياءالملك) گذشته، از عظمت و زيبايي آن سخن به میان می آورد. اين پل داراي قوسهاي زيادي است و دو قوس آن بسيار بزرگ و پهن هستند پهناي يكي از قوسها حدوداً 60 گز و پهناي ديگري در مواقع غير سيل 55 گز بوده است .
هامرپور گشتال نيز كه جنگ امير تيمور را با ايلدرم بايزيد و سركشي سلطان احمدبنشيخاويس ايلكاني و گريختن وي و عبور آن از ارس تشریح مرکند در باره اين پل چنين ميگويد: ليكن سلطان احمدبنشاه ايلكاني مثل شاه شجاع نكرد و اظهار اطاعت ننمود، اول دارالحكومه خودرا كه آن وقت سلطانيه بود استحكام داد و بعد از آن جا به تبريز گريخت و از تبريز به بغداد رفت، بلاد شمال ايران را مسخر كرد بعد سلطانيه و تبريز و نخجوان را گرفت و در جلفا از ارس عبور كرد، كه آن وقت اين نهر عظيم در آنجا يك پل بسيار معظمي از سنگ داشت كه هر يك از طاقهاي آن از پنجاه 50 تا شصت 60 ذرع بودند.
گاي لسترنج در باره پل مينويسد : در نخجوان گنبدي از ابنيه ضياءالملك وزير معروف سلجوقيان موجود است. شرفالدين علي يزدي پل معروف ضياءالملك را وصف می کند، اين پل نزديك قصبه گرگر سر راه مرند 15 ميلي نخجوان برروي رود ارس ساخته شده بود كمي پايينتر از آن در كنار رود ارس شهر جلفا كه به صورت جولاهه نيز نوشته ميشود واقع است.
علت تخريب پل ضياءالملك
علت تخريب و انهدام اين پل و ساير پل هاي احتمالي بر روي ارس را اكثراً در اثر قشون كشيهايطرفين درگير در طول سالهاي گذشته كه در كنار اين رودخانه به وقوع پيوسته ميتوان بررسي كرد. در زمانجنگ ابوسعيد با اوزون حسن هنگامي كه ابوسعيد با لشكريان زياد متوجه قره باغ ميشود و به رودخانه ارس فرود ميآيد و اوزونحسن براي اينكه بر مشكلات دشمن افزوده شود به شيروانشاه فرخ يار دستورميدهد پل هاي رودخانه ارس را ويران سازد و از فروش غله به لشكريان ابوسعيد مانع شود.
تاريخ احداث پل ضياءالملك
در مورد تاريخ احداث اين پل پرفسور ولفرامكلايس چنين ميگويد: در سرزمين امروزي ايران قديمی ترين پلي كه آثار آن به جا مانده، پلي است كه اوراتورها روي رود ارسكه در حال حاضر مرز بين ايران و شوروي (سابق)است بنا كرده اند.
اين پل براي ايجاد ارتباط بين دهكده مهاجرنشين ورهرام و استحكامات قلعه ساخته شده و ضمناً تاج پل، نقش معبر ورودي به دروازه و استحكامات قلعه را داشته است. در كرانه مربوط به ايران يك پايه از سنگهاي بزرگ در يك محل خشك وجود دارد كه فاصله آن تا تاج پل 13مترميباشد.
بقاياي پل ضياءالملك در خاك ايران
آنچه از پل ضياالملك در طرف ايران و در كنار پاسگاه انتظامي مرزي عباسي باقي است و با اين كه مخروبه و در و ديوار و سقف آن فرو ريخته، ولي ديوار بلند و ستون مانند آن، با همه زيبايي هنر و دقت و مهارت به كار رفتهاش سر به آسمان ساييده و بر خود ميبالد.
در برج شرقي پل در قسمت فوقاني آن آثاري از منبت كاري به وسيله كاشي آبي رنگ وجود دارد كه تخريب گرديده است در داخل پل ساختمان يا كاروانسراي مجللي وجود داشته ولي سقفآن فرو ريخته است. راه اين ساختمان از بخش شرقي بر روي نهري كه از داخل ساختمان جاري ميشدهقرار داشته است.
در گنج دانش محمد تقي خان چنين آمده: فراز آن ( پل ضياءالملك) چنان به كوه پيوسته كه زيرآن خالي مانده كاروان سرائي ساختهاند و طرفپل دروازه از سنگ برآوردهاند. عرض بقاياي موجود از پل در خاك ايران 18.5 متر ميباشد.
ساختمان آن از آجرهاي مكعبي و مستطيلي، ماسه و سنگ، مالون، و لاشه و ملاط آهك ساخته كهحتي مالونهاي بكار رفته كه برخي از آن سنگها تا 500 كيلو هم وزن دارند.
عهدنامه گلستان، عهدنامه صلحی بود كه با وساطت انگلستان در قریه گلستان و در 12 اكتبر 1813 برابر با29 شوال1228 در منطقه قراباغ بین ایران و روسیه به امضا رسید.
زمینههای شكل گیری عهدنامه گلستان
کشور روس در تلاش بود از شمال ایران (دریای خزر) تونل بزند و به آبهای گرم خلیجفارس و هندوستان دست یابد، لذا در صدد برآمد که برای رسیدن به این اهداف ایران را تضعیف کند. بنابراین همزمان با فعالیتهای ژنرال گاردان مستشار نظامی انگلیسی برای تقویت قوای نظامی ایران، مخاصمات ایران با روسیه تزاری به چند دلیل شروع شد که دو تا از مهمترین آنها به این شرح است:
1. ژنرال سیسیانف روسی بدون اعلام جنگ به طرف ایروان حرکت کرد.
2. با حمله سیسیانف به تفلیس و فوت گرگینخان، پسر او تهمورث به دربار ایران پناهنده شد و همین بهانهای برای شاه ایران شد تا فرمان حمله به گرجستان را صادر کند و بطور خلاصه بهانه دوره اول جنگهای ایران و روس، انقلاب های داخلی گرجستان و علت اصلی جنگ، تصرف ناحیه گرجستان توسط هر دو طرف بود.
ولی با قتل سیسیانف توسط حاکم باکو (حسینقلیخان) گوداویچ در روسیه فرماندهی سپاه را بر عهده میگیرد و در سال (1803 / 1218) به ایروان حمله میکند و گنجه موطن نظامی گنجوی شاعر معروف ایران را تصرف میکند ولی عباس میرزا " ولیعهد ایران " از رود ارس عبور میکند و قوای روس را شکست داده و به عقب میراند.
در سال 1805 نیروی دریایی روس به بندر انزلی حمله میکند که نیروهای ایرانی تلفات سنگینی بر آنها وارد میکنند و در اواسط 1807 گوداویچ نمایندهای جهت امضاء قرارداد متارکه جنگ به ایران میفرستد ولی فتحعلی شاه با امید به همکاری ناپلئون فرانسوی، شرط مذاکرات را تخلیه تمامی نواحی تحت اشغال دانست و در نهایت نماینده روس دست خالی برگشت.
بعد از مدتی در سال 1812 به علت پیمان اتحاد انگلیس و روس مستشاران نظامی انگلیس که در ایران حضور داشتند به جز چند سرجوخه، پستهای خود را ترک میکنند و در همین سال روسیه دست به حمله عمومی میزند و در اصلاندوز شکست جبران ناپذیری به ارتش ایران و عباس میرزا وارد میکند. با فتح اصلاندوز و ایروان، آذربایجان هم تهدید شد و به علت عدم تجهیزات کافی در ارتش ایران تبریز به تصرف درآمد و شاه به خاطر فشار سرگور اوزلی (سفیر انگلیس) و از ترس اینکه انگلیس حمایت مالی خود به ایران را قطع کند و نیز به جهت اینکه در منطقه ترکمان خراسان سر به شورش برداشته بودند و اوضاع نامساعد بود و ترس از پیشروی روس هم در دل شاه و هم در انگلیس وجود داشت، بنابراین زمینه فراهم شد که فتحعلی شاه تقاضای میانجیگری و صلح را بپذیرد.
عهدنامه گلستان امضاء شد و در نتیجه:
1- اتحاد انگلیس و روس و خارج شدن مستشاران نظامی انگلیس از ایران زمینه تضعیف بیشتر ایران را فراهم کرد؛
2- عدم حمایت مالی شاه از ولیعهد، شکست عباس میرزا و ایران را در پی داشت؛
3- تحمیل عهدنامه ننگین گلستان توسط روسها بر ایران (12 اکتبر 1813م) با وساطت سفیر انگلیس سر گور اوزلی و به وسیله میرزا ابوالحسن خان شیرازی نماینده ایران و نیکولا نماینده روسیه تزاری به امضا رسید و برای اولین بار حافظه تاریخی ایران تغییر کرد و «پادشاه ایران برای ابراز دوستی نسبت به امپراطور روسیه، تمامی ولایات قراباغ، گنجه، خانات موشکی، شیروان، قبه، دربند، باکو و هرجا از ولایات طالش را که بالفعل در تصرف روسیه است و تمامی داغستان و گرجستان را تا دریای خزر مخصوص و متعلق به دولت امپراتوری روسیه دانست.
ارس، سرزمینی با خاطرات شیرین و تلخ و زیبایی های بهاری در حاشیه رود ارس آماده میزبانی از گردشگران است. فرصت را از دست ندهید.
..........................
گزارش از داود جاهدی
..........................