ضرورتی به نام ایجاد "شبکه تخصصی مناطق آزاد" در رسانه ملی
ضرورتی به نام ایجاد "شبکه تخصصی مناطق آزاد" در رسانه ملی
ولی محمودزاده-مدیر روابط عمومی و امور بین الملل سازمان منطقه آزاد ارس
امروزه شتاب انتشار اطلاعات ناشی از عصر دیجیتال و الکترونیک به حدي اسـت کـه می توان از آن به انفجار اطلاعات تعبیر کرد. در این بین روابط عمومی که به عنوان حلقه واسط و اتصال دهنده نهادها و سازمان ها در جامعه عمل می کند، نخستین و مؤثرترین نهادي است که وظیفه شفاف سازي و پاسخگو بودن سازمان هـا را بر عهده دارد. امروزه روابط عمومی ها سازمان هاي 24×7 نامیـده مـی شـوند کـه بـه معنی 24 ساعت کار در هر هفت روز هفته است که البته به معنی الزام به حضور فیزیکی در محل کار نیست، بلکه ارائه خدمات روابط عمومی به صورت دیجیتال است و تبدیل روابط عمومی هاي سنتی به روابط عمومی هاي دیجیتال، یـک ضرورت است.
ارتباط با رسانهها در هر روابط عمومی از ضروریات است که بدون آن روابط عمومی از وظیفة ذاتی خود دور مانده است. روابط عمومیها و رسانههای جمعی نقش تعیین کنندهای در افزایش آگاهیهای عمومی جامعه و فرهنگسازی و تنویر افکار عمومی، برعهده دارند. امروزه یکی از مهمترین و حساسترین وظایف روابط عمومیها در بعد برون سازمانی برقراری ارتباطی صحیح با رسانههای جمعی است.
بر همین اساس تحلیل محتوا یا ارزیابی عملکرد رسانه ها توسط واحد رسانه سازمان جهت ارائه راهکارهای جدید، برگزاری نشست ها و مصاحبه های مطبوعاتی جهت انتشار برخی اخبار و عملکردها، دعوت از مقامات بلند پایه و شخصیت ها برای بازدید از طرح ها و افتتاح ها، انجام سفرهای خبری و یا تفریحی برای خبرنگاران، تشکیل اتاق خبرنگاران در واحدهای روابط عمومی برای دسترسی و ارتباط عمیقتر نمایندگان رسانهها با روابط عمومیها، شفاف سازی وظایف سازمان از جمله برخی راهکارهایی است که روابط عمومی ها و در راس هرم مدیران عامل مناطق آزاد باید اقدام لازم را در این خصوص انجام دهند.
یک روابط عمومی موفق آن است که بتواند ارتباط مناسب، علمی و منطقی را با رسانههای جمعی برقرار کند و بخشی از وظایف و اهداف سازمانی خود را از این طریق جامه عمل بپوشاند. از سوی دیگر یک رسانه موفق نیز آن است که بتواند ارتباط خود را با روابط عمومی، سازمان ها گسترش داده از این طریق به دادهها و اطلاعات مناسب و مورد نیاز مخاطبان رسانهاش دسترسی یابد.
با این تفسیر از روابط عمومی انتظار می رود شرایط ارتباط رسانههای جمعی با بالاترین مسئول سازمان و یا معاونین و برخی مدیران و همچنین ارائه جدیدترین اطلاعات مربوط به فعالیت سازمان را در اسرع وقت فراهم کند، ولی نکته اینجاست که در سازمان ها تا چه میزان این قدرت عمل به روابطعمومیها داده میشود تا بتوانند در اسرع وقت انتظارات رسانهها را محقق سازند؟
مجموعه عواملی چون نبود باور و اعتقاد از طرف بسیاری از نمایندگان رسانهها برای برقراری ارتباط مستمر با روابطعمومیها، وجود یک نگرش بدبینانه نسبت به عملکرد روابط عمومیها، حذف روابط عمومیها و ارتباط مستقیم با مسئولان، کمبود خبرنگاران تخصصی، عدم دقت و حساسیت لازم از سوی برخی خبرنگاران برای تهیه اخبار و گزارشهای جامع و کامل و دقیق و بیتوجهی به اصول حرفه خبرنگاری از سوی برخی نمایندگان رسانههای جمعی را میتوان به عنوان مهمترین کاستیهای رسانهها در ارتباط با روابط عمومیها و سازمان ها عنوان کرد.
تعامل با رسانه ملی
یکی از راهکارهای مناسب برای نهادینه کردن لزوم وجود و ایجاد مناطق آزاد و عملکرد مثبت این مناطق، استفاده از ظرفیت رسانه هاست. در همین راستا مهمترین این رسانه ها که بیشترین سطح ارتباط، تعامل و تأثیرگذاری بر مردم را دارند، صدا و سیما می باشد.
تأثیرگذاری تلویزیون و رادیو بر افعال، باورها، الگوهای ذهنی و نگرش ایرانیان تا اندازه ای است که می توان این دو ابزار رسانه ای را به عنوان بزرگترین رکن تاثیر گذار مثبت یا منفی در تصویرسازی یک شاخص عملکردی و یا یک سازمان در کشورمان به شمار آورد. میزان و دامنه تأثیرگذاری تلویزیون و رادیو در کشورمان چنان پررنگ است که بسیاری از سازمان ها را ناگزیر به استفاده از این ابزار برای انتقال پیام های مد نظر خود به جامعه کرده است.
یکی از سازمان هایی که با درک این مهم سعی در طراحی، تولید و انتقال برنامه های مختلف شنیداری و دیداری در راستای تحقق اهداف خود کرده اند، سازمان های مناطق آزاد است. هر چند در بیشتر مواقع این مهم آنطور که باید و شاید بجا و به اندازه محقق نشده است. گاها سهم مناطق آزاد حتی در تشریح برخی موارد و یا پاسخ به منتقدان بسیار کم و یا حتی صفر می باشد.
هر یک از مناطق آزاد کشور در برهه های مختلف با توجه به ماهیت آن منطقه و جذابیت های ذاتی و خبری آن، با ساخت و تولید برنامه های مختلف و پیش گرفتن رویکردهای عملکردی خود کرده و در برخی مواقع نتایج مطلوب و مثبتی نیز دریافت کرده است.
هدف از تولید این برنامه ها افزایش دانش و آگاهی مردم از اقدامات انجام یافته در این مناطق، تاثیر این مناطق چه در بعد اقتصادی، چه گردشگری، چه فرهنگ و اجتماع در چارچوب تعامل با صدا و سیما می باشد تا همچون موجی آگاه ساز به تغییر بسیاری از نگرش های منفی از جمله اینکه مناطق آزاد دروازه واردات است و یا عدم تاثیر آنها در اقتصاد و تولید خالص ملی کشور و یا عدم موفق بودن این مناطق در صادرات و .... منتهی شود.
همکاری های صدا و سیما با سازمان های مناطق آزاد در سال های اخیر، با فراز و نشیب های مختلفی همراه بوده است. این فراز و فرودهای دامنه دار در برخی مواقع موجب تنزل جایگاه مناطق آزاد و یا ایجاد تنش و چالش نسبت به عملکرد این مناطق شده است و متعاقب آن، از تداوم انتشار عملکرد موفقیت مناطق آزاد نیز کاسته است.
همچنین می توان علل اصلی پایدار نبودن تعامل رسانه ای سازمان صدا و سیما و مناطق آزاد را فقدان راهبردی مدون و عملیاتی و قرار داشتن این تعاملات بر پایه روابط فردی و فقدان سازوکار و الگوی منسجم در تداوم هدفمند، بهینه و مداوم تعاملات دانست. بر این اساس، تعاملات و همکاری های رسانه ای مناطق آزاد و صدا و سیما در گذر زمان با تغییر مدیران کمرنگ شده یا حتی به دلیل نگرش مدیران جدید و عدم اعتقاد آنان به این رویکرد تعاملی، ساخت برنامه های آگاهی بخش نیز با رکود مواجه شده است.
فقدان یک راهبرد و سیاست مدون و الگوی منسجم تعامل رسانه ای بین بازوی بزرگ رسانه ای کشور و مناطق آزاد را میتوان به مثابه نبود ریل برای حرکت سریع قطار آگاهی بخش کشور و مانعی برای استفاده از امکانات و فرصت های این دو سازمان برای تأثیرگذاری بر رشد و توسعه کشور در بیشتر زمینه ها از اقتصاد گرفته تا مسائل اجتماعی در نظر گرفت.
آنچه بدیهی است تخصصی شدن برنامه های رسانه ای از جمله اختصاص شبکه ای مختص مناطق آزاد و یا همچنین اختصاص میزگرد هفتگی ثابت با موضوعیت مناطق آزاد با حضور اندیشمندان، مدیران عامل مناطق، مدیران میانی و یا کارشناسان و اساتید متخصص حوزه های مناطق آزاد، اقتصادی، فرهنگی، گردشگری، اجتماعی در رسانه ملی بسیار ضروری است و نیاز است که برنامه های صدا و سیما نیز در این برهه با برنامه ریزی، دقت و نیازسنجی جامعه هدف تولید و پخش شود.
الزاماتی همچون موارد یادشده ایجاب میکند که روند همکاری و تعامل دو سازمان صدا و سیما و مناطق آزاد با راهبرد و چارچوبی مشخص و با سازوکاری مدون تعریف شود و در سه قالب طراحی، تولید و پخش برنامه ها با محوریت بررسی تخصصی عملکرد مناطق آزاد مورد امعان نظر کارگزاران دو سازمان مذکور قرار گیرد.
بعنوان سخن پایانی می توان گفت در راستای تعامل و همکاری سازمان صدا و سیما و مناطق آزاد می توانیم اقداماتی را بعنوان سنگ زیرین این تعامل در هر دو سازمان نهادینه کنیم: تدوین تفاهمنامه همکاری رسانه ای بین صدا و سیما و دبیرخانه شورایعالی مناطق آزاد، ترسیم نقشه راهبردی مشترک رسانه ای و اختصاص ردیف بودجه تولید محتوای رسانه ای در ساختار و بودجه بندی سازمانی مناطق آزاد که به نظر می رسد این موارد جزو پایه ترین راهکارهای این همکاری می تواند مدنظر قرار گیرد.